خاطرات كهنه

من اسیر واژه محبتم خالی از کینه دل و حسادتم عاشق دستهای با رفاقتم زندگی اینحوری داده عادتم

خدايا...


خدايم را دوست دارم و باوفاتر از او سراغ ندارم

به رسم همين وفاداريست كه كساني را كه دوست دارم به او ميسپارم

+ نوشته شده در  سه شنبه 5 2 1391ساعت 21:12  توسط sarsepordeh70  |  (13) نظر

هر شب تنهائي

چون خيالت همه شب مونس و دمساز من است

شرم دارم كه شكايت كنم از تنهائي...

دلم خيلي گرفته...

+ نوشته شده در  يکشنبه 3 2 1391ساعت 22:29  توسط sarsepordeh70  |  (4) نظر