كهكشان بي ستاره!
دل تنگم و جز روي خوشت در نظرم نيست
در گيتي و افلاك به جز تو قمرم نيست
با عشق تو شب را به سحرگاه رساندم
بي لذت ديدار تو شب را سحرم نيست
من اسیر واژه محبتم خالی از کینه دل و حسادتم عاشق دستهای با رفاقتم زندگی اینحوری داده عادتم