خاطرات كهنه

من اسیر واژه محبتم خالی از کینه دل و حسادتم عاشق دستهای با رفاقتم زندگی اینحوری داده عادتم

آوارگی...!

سلام دوستای خوبم.

چه با معرفتاش!چه بی معرفتاش!

امروز کله ی سحر آپ کردم که به همتون سر بزنم!ولی از شانس بدم تا الان هر جا رفتم سیستم یه مشکلی پیدا می کرد و نمی تونستم نظر بزارم!

اینو گفتم که نگین چرا نمیای؟چرا نظر نمیدی؟!

حالا هم دارم میرم رویای شبانه هر کی خواست بیاد اونجا.

تا بعد...منتظر نظراتتون هستم.

راستی این پست پایینم بخونین!به نظر من قشنگه!

سیستم قاط زده برای همینم مطلبام سفیده!

بای بای.


+ نوشته شده در  يکشنبه 24 8 1388ساعت 7:57  توسط sarsepordeh70  |  (3) نظر